اس ام اس 59

اس ام اس عاشقانه,اس ام اس عاشقانه2015,اس ام اس عاشقانه 2015,اس ام اس عاشقانه94,اس ام اس عاشقانه 94,اس ام اس عاشقانه93,اس ام اس عاشقانه 93,اس ام اس عاشقانه جدید,اس ام اس عاشقانه جدید2015,اس ام اس عاشقانه جدید 2015,اس ام اس عاشقانه جدید94,اس ام اس عاشقانه جدید 94,اس ام اس عاشقانه جدید93,اس ام اس عاشقانه جدید 93,اس ام اس جدید عاشقانه,اس ام اس جدید عاشقانه2015,اس ام اس جدید عاشقانه 2015,اس ام اس جدید عاشقانه94,اس ام اس جدید عاشقانه 94,اس ام اس جدید عاشقانه93,اس ام اس جدید عاشقانه 93,اس ام اس عاشقانه مهر94,اس ام اس عاشقانه آبان94,اس ام اس عاشقانه آذر94,اس ام اس عاشقانه دی 94,اس ام اس عاشقانه بهمن94,اس ام اس عاشقانه اسفند94,اس ام اس عاشقانه فروردین94,اس ام اس عاشقانه اردیبهشت94,اس ام اس عاشقانه خرداد 94,اس ام اس عاشقانه تیر94,اس ام اس عاشقانه مرداد94,اس ام اس عاشقانه شهریور94,اس ام اس عاشقانه برای شوهر,اس ام اس عاشقانه برای زن,اس ام اس عاشقانه برای همسر,اس ام اس عاشقانه برای شوهرم,اس ام اس عاشقانه برای زنم,اس ام اس عاشقانه برای مادر,اس ام اس عاشقانه برای پدر,اس ام اس عاشقانه مادرانه,اس ام اس عشقولانه,اس ام اس عشقی,اس ام اس عشق,اس ام اس عشق دوطرفه,اس ام اس عشقولانه جدید,اس ام اس عشق بازی,اس ام اس عاشق,اس ام اس معشوق,اس ام اس عاشقانه زیبا,اس ام اس عاشقانه قشنگ,اس ام اس عاشقانه توپ,اس ام اس عاشقانه باحال,اس ام اس عشق واقعی,اس ام اس عشق مجازی,اس ام اس عشق بازی جدید,دانلود اس ام اس عاشقانه,دانلود اس ام اس عاشقانه جدید,دانلود اس ام اس عشقولانه,شاد اس ام اس,دانلود اس ام اس عاشقانه 2015

مسیج,مسیح جدید,مسیج خنده دار,مسیج زیبا,مسیج فوق العاده زیبا,مسیج عاشقانه,مسیج خنده دار,مسیج طنز,مسیج جدید فروردین,مسیج جدید اردیبهشت,مسیج جدید خرداد,مسیج جدید تیر,مسیج مرداد,مسیج شهریور,مسیج شهریوری ها,مسیج مهر,مسیج جدید آبان,مسیج جدید آذر,مسیج جدید دی,مسیج جدید بهمن,مسیج جدید اسفند,مسیج جدید94,مسیج جدید93,مسیج جدید92,شاد اس ام اس,مسیج قشنگ,lsd[

اس ام اس,اس ام اس جدید,اس ام اس جدید91,اس ام اس جدید92,اس ام اس جدید93,اس ام اس جدید94,اس ام اس عاشقانه,اس ام اس عاشقانه91,اس ام اس عاشقانه92,اس ام اس عاشقانه93,اس ام اس عاشقانه94,اس ام اس عاشقانه جدید,اس ام اس جدید عاشقانه,اس ام اس خنده دار91,اس ام اس خنده دار92,اس ام اس خنده دار93,اس ام اس خنده دار94,اس ام اس خنده دار جدید, اس ام اس جدید حنده دار,اس ام اس طنز91,اس ام اس طنز92,اس ام اس طنز93,اس ام اس طنز94,اس ام اس شاد,اس ام اس جدید طنز,hs hl hs

بهترین مکان برای نمایش تبلیغات شما

اس ام اس 59

 

میان آفتاب های همیشه
زیبائی تو
لنگری ست -
نگاهت شکست ستمگری ست -
و چشمانت با من گفتند
که فردا
روز دیگری ست …

اشعار شاملو

نمی‌توانم زیبا نباشم
عشوه‌یی نباشم در تجلیِ جاودانه.
چنان زیبایم من
که گذرگاهم را بهاری نابه‌خویش آذین می‌کند:
در جهانِ پیرامنم
هرگز
خون
عُریانی‌ جان نیست
و کبک را
هراسناکیِ‌ سُرب
از خرام
باز
نمی‌دارد.
چنان زیبایم من
که الله‌اکبر
وصفی‌ست ناگزیر
که از من می‌کنی.
زهری بی‌پادزهرم در معرضِ تو.
جهان اگر زیباست
مجیزِ حضورِ مرا می‌گوید. ــ
ابلهامردا
عدوی تو نیستم من
انکارِ تواَم.

گزیده ای از عاشقانه های شاملو

کیستی که من
اینگونه
به‌اعتماد
نامِ خود را
با تو می‌گویم
کلیدِ خانه‌ام را
در دستت می‌گذارم
نانِ شادی‌هایم را
با تو قسمت می‌کنم
به کنارت می‌نشینم و
بر زانوی تو
اینچنین آرام
به خواب می‌روم؟

کیستی که من
اینگونه به جد
در دیارِ رؤیاهای خویش
با تو درنگ می‌کنم؟

شعر عاشقانه از شاملو

میانِ خورشیدهای همیشه
زیباییِ تو
لنگری‌ست ــ
خورشیدی که
از سپیده‌دمِ همه ستارگان
بی‌نیازم می‌کند.
نگاهت
شکستِ ستمگری‌ست ــ
نگاهی که عریانیِ روحِ مرا
از مِهر
جامه‌یی کرد
بدانسان که کنونم
شبِ بی‌روزنِ هرگز
چنان نماید که کنایتی طنزآلود بوده است.

و چشمانت با من گفتند
که فردا
روزِ دیگری‌ست ــ

آنک چشمانی که خمیرْمایه‌ی مِهر است!
وینک مِهرِ تو:
نبردْافزاری
تا با تقدیرِ خویش پنجه در پنجه کنم.

آفتاب را در فراسوهای افق پنداشته بودم.
به جز عزیمتِ نا به هنگامم گزیری نبود
چنین انگاشته بودم.

آیدا فسخِ عزیمتِ جاودانه بود.

میانِ آفتاب‌های همیشه
زیباییِ تو
لنگری‌ست ــ
نگاهت
شکستِ ستم‌گری‌ست ــ
و چشمانت با من گفتند
که فردا
روز دیگری‌ست.

منتخبی  از احمد شاملو

به بانوی صبر و ایثار
آنوش سرکیسیان کَتز

خدای را
مسجدِ من کجاست
ای ناخدای من؟

در کدامین جزیره‌ی آن آبگیرِ ایمن است
که راهش
از هفت دریای بی‌زنهار می‌گذرد؟

از تنگابی پیچاپیچ گذشتیم
با نخستین شام سفر،
که مزرعِ سبزِ آبگینه بود.

و با کاهشِ شب
ــ که پنداری
در تنگه‌ی سنگی
جای
خوش‌تر داشت ــ
به دریایی مرده درآمدیم
با آسمان سربیِ کوتاهش
که موج و باد را
به سکونی جاودانه
مسخ کرده بود،
و آفتابی رطوبت‌زده
که در فراخیِ بی‌تصمیمیِ خویش
سرگردانی می‌کشید و
در تردیدِ میانِ فرونشستن و برخاستن
به ولنگاری
یله بود.

ما به سختی در هوای گندیده‌ی طاعونی دم می زدیم و
عرق‌ریزان
در تلاشی نومیدانه
پارو می‌کشیدم
بر پهنه‌ی خاموشِ دریای پوسیده
که سراسر
پوشیده ز اجسادی‌ست
که چشمانِ ایشان
هنوز
از وحشتِ توفانِ بزرگ
برگشاده است
و از آتشِ خشمی که به هر جنبنده در نگاهِ ایشان است
نیزه‌های شکن‌شکنِ تُندر
جُستن می‌کند.

و تنگاب‌ها
و دریاها.

تنگاب‌ها
و دریاهای دیگر…

آنگاه به دریایی جوشان در آمدیم
با گرداب‌های هول
و خرسنگ‌های تفته
که خیزاب‌ها
بر آن
می‌جوشید.

«ــ اینک دریای ابرهاست…
اگر عشق نیست
هرگز هیچ آدمیزاده را
تابِ سفری اینچنین
نیست!»

چنین گفتی
با لبانی که مدام
پنداری
نامِ گلی را
تکرار می‌کنند.

و از آن هنگام که سفر را لنگر برگرفتیم
اینک کلام تو بود از لبانی
که تکرار بهار و باغ است.

و کلام تو در جانِ من نشست
و من آ ن را
حرف
به حرف
باز
گفتم.
کلماتی که عطرِ دهانِ تو را داشت.

و در آن دوزخ
ــ که آبِ گندیده
دود کنان
بر تابه‌های تفته‌ی سنگ
می‌سوخت ـ
رطوبتِ دهانت را
از هر یکانِ حرف
چشیدم.

و تو به چربدستی
کشتی را
بر دریای دمه خیزِ جوشان
می‌گذرانیدی.
و کشتی
با سنگینیِ سیّالش،
با غژّاغژِّ دکل‌های بلند
ــ که از بار غرور بادبان‌ها پَست می‌شد ــ
در گذارِ از دیوارهای پوکِ پیچان
به کابوسی می‌مانست
که در تبی سنگین
می‌گذرد.

امّا
چندان که روزِ بی‌آفتاب
به زردی نشست،
از پس تنگابی کوتاه
راه
به دریایی دیگر بردیم
که به پاکی
گفتی
زنگیان
غم غربت را در کاسه‌ی مرجانی آن گریسته‌اند و من اندوهِ ایشان را و تو اندوهِ مرا.

و مسجدِ من
در جزیره‌یی‌ست
هم از این دریا.
اما کدامین جزیره، کدامین جزیره، نوحِ من ای ناخدای من؟
تو خود آیا جُستجوی جزیره را
از فرازِ کشتی
کبوتری پرواز می‌دهی؟
یا به گونه‌ای دیگر؟ به راهی دیگر؟
ــ که در این دریا بار
همه چیزی
به صداقت
از آب
تا مهتاب
گسترده است،
و نقره‌ی کدرِ فَلسِ ماهیان
در آب
ماهی دیگر است
در آسمانی
باژگونه ــ

در گستره‌ی خلوتی ابدی
در جزیره‌ی بکری
فرود آمدیم.

گفتی:
«ــ اینت سفر، که با مقصود فرجامید:
سختینه‌یی به سرانجامی خوش!»

و به سجده
من
پیشانی بر خاک نهادم.

خدای را
نا خدای من!
مسجد من کجاست؟
در کدامین دریا
کدامین جزیره؟ــ
آنجا که من از خویش برفتم تا در پای تو سجده کنم
و مذهبی عتیق را
ــ چونان مومیایی شده‌یی از فراسوهای قرون
به وِردگونه‌یی
جان بخشم.

مسجدِ من کجاست؟

با دستهای عاشقت
آنجا
مرا
مزاری بنا کن!





برچسب ها : ,
مطالب مرتبط
بخش نظرات

برای دیدن نظرات بیشتر روی شماره صفحات در زیر کلیک کنید

نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:







.